۰۸:۰۹ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴

آی آر آر اس اس– در پاییز سال ۸۵، مردی جوان به نام بهروز در یکی از شهرستان‌های جنوبی کشور خبر از ناپدید شدن همسرش داد و اظهار داشت: «وقتی به خانه برگشتم، اثری از همسرم نبود و هرچقدر جستجو کردم، پیدایش نکردم. فکر می‌کنم برایش اتفاقی افتاده باشد.» با آغاز تحقیقات پلیس، آخرین پیامک‌ها و تماس‌های زن جوان بررسی شدند و مشخص شد وی آخرین بار به مردی به نام امیر، یکی از همکارانش، پیام داده و از او خواسته تا با هم از آن شهر فرار کنند.

تصادف مرگبار

پس از به دست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان به خانه امیر رفتند، ولی با اطلاعیه فوت او روبه‌رو شدند. بررسی‌ها نشان داد که امیر در همان روزی که زن جوان ناپدید شده بود توسط خودروی پرایدی زیر گرفته و جان باخته بود؛ بنابراین معمای مرگ او و ناپدید شدن زن، شک را به سوی همسر زن جلب کرد.

اعتراف به دو جنایت
این فرضیه تقویت شد وقتی پلیس متوجه شد که بهروز دارای خودروی پراید است؛ در نتیجه به دستور بازپرس، او بازداشت شد. گرچه بهروز ابتدا انکار می‌کرد، اما پس از ارائه شواهد پلیسی به قتل همسرش و تصادف عمدی با امیر اعتراف نمود و اظهار داشت: «رفتار و اخلاق همسرم مدتی تغییر کرده بود. او ناگهان و بدون دلیل قصد طلاق داشت و علتش را به من نمی‌گفت. وقتی به رفتارهایش شک کردم، تلفنش را در خواب بررسی کردم و پیام‌هایی که به امیر ارسال کرده بود را دیدم. باور نمی‌کردم که خیانت کرده باشد. از شدت خشم، وقتی خواب بود دستانم را روی گلویش گذاشتم و به زندگی او پایان دادم. جسدش را درون پتویی پیچیده و به بیابان‌های اطراف برده و دفن کردم.»
او افزود: «پس از آن، از گوشی تلفن همسرم به امیر پیام دادم و او را به محل قرار دعوت کردم تا با هم فرار کنیم. وقتی امیر آمد، با خودروی خود او را زیر گرفتم و سپس از محل فرار کردم. بعد هم در گزارش ناپدید شدن همسرم به پلیس مراجعه کردم تا تحقیقات را منحرف کنم.»

دوبار قصاص
با اعتراف بهروز، کشف جسد همسرش و تکمیل پرونده، او در دادگاه کیفری استان محاکمه شد و با درخواست اولیای دم هر دو مقتول، قضات حکم قصاص صادر کردند.

پس از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، نام بهروز در فهرست محکومان به قصاص قرار گرفت و چندین بار پای چوبه دار رفت. وی توانست از اولیای دم همسرش با پرداخت دیه رضایت بگیرد، اما خانواده امیر به او مهلت دادند.

وقتی برای بار دوم به پای چوبه دار رفت، باز هم خانواده مرد جوان برای او مهلت دادند و او بار دیگر نجات یافت. پس از گذشت ۱۹ سال از جنایت، بهروز که در زندان بلاتکلیف بود، با نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه درخواست تعیین تکلیف سرنوشت خود را داد.

آزادی کوتاه‌مدت

بهروز که پس از ۱۹ سال به میانسالی رسیده بود و به درخواست خانواده امیر به شعبه اجرای احکام دادسرا احضار شد، با توجه به فوت پدر و مادر مقتول و رضایت اولیای دم دیگر که خواهران و برادران امیر بودند، از قصاص گذشت کردند.

با اعلام رضایت آنان و پرداخت دیه، بهروز پس از ۱۹ سال آزاد شد و به نزد خانواده‌اش بازگشت. خانواده او به مناسبت این ماجرا جشن کوچکی ترتیب دادند.

اما در همان جشن و تنها ۸ ساعت پس از آزادی، به علت شادی زیاد دچار سکته شد و به طور ناگهانی درگذشت و پرونده زندگی‌اش برای همیشه بسته شد.

منبع: روزنامه ایران

Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *