به گزارش گروه علمی ایرنا، یکی از غرفههایی که روز دوشنبه دوم بهمن در نمایشگاه «پیشگامان پیشرفت» توسط حضرت آیتالله خامنهای بازدید شد، غرفه هوش مصنوعی بود. حسین افشین، استاد تمام مهندسی مک،ک دانشگاه شریف و معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور، در این غرفه به تشریح فرصتهای موجود در این حوزه برای پیشرفت و توسعه کشور پرداخت.
رسانه KHAMENEI.IR در مصاحبهای با ایشان به بررسی وضعیت و دستاوردهای کشور در حوزه هوش مصنوعی پرداخته است.
یکی از مسائلی که رهبر انقلاب از ابتدای سال بارها به آن اشاره کردهاند، مسئله هوش مصنوعی است که نشان دهنده اهمیت بالای موضوع است. همچنین، در سند ملی هوش مصنوعی، ارتقاء کیفیت حکمرانی با بهرهگیری از توانمندیهای هوش مصنوعی به عنوان یکی از اهداف مطرح شده است؛ لطفاً درباره این موضوع توضیحاتی بفرمایید.
یکی از تحولات نسل جدید در حکمرانی، حکمرانی مبتنی بر هوش مصنوعی است. این نوع حکمرانی چطور عمل میکند؟ شاید یکی از چالشهای مهم کشور ما، مسأله حکمرانی خوب باشد. حکومت خوب یعنی چه؟ یعنی اینکه بتوانیم با دادههای مناسب و دقیق به موقع تصمیمگیری کنیم. این موضوع اهمیت بالایی دارد؛ زیرا وقتی دادههای دقیق و شناخت مناسبی نسبت به سیستم داشته باشیم، میتوانیم به شکل پیشگیرانه کارها را پیش ببریم. گاهی اوقات به دلیل ناقص بودن دادهها، تصمیمات درست اتخاذ نمیشود. انسان ممکن است بگوید اگر شناخت کامل و اطلاعات دقیق داشتم، میتوانستم تصمیم بهتری بگیرم. در اینجا هوش مصنوعی کمک میکند تا با تحلیل دادهها به تصمیمهای درست برسیم، یعنی دادههای گستردهای از جامعه، اقتصاد و شرایط اجتماعی را دریافت کرده و بر اساس آن تصمیمات بهتری اتخاذ کنیم.
هوش مصنوعی در حکمرانی دو تأثیر اصلی دارد؛ افزایش بهرهوری و عدالت اجتماعی. مثلاً در هدفمندسازی کمکها، میتوانیم جامعه هدف را دقیقتر شناسایی کنیم، مشخص کنیم به کدام قشر باید کمک و از کدام قشر مالیات گرفته شود، و در حوزه آموزش، پوشاک، خوراک و خدمات بهتری ارائه کنیم. اگر دادهها دقیق باشند، میتوان منابع را بهتر و با دقت بیشتری مصرف کرد. هوش مصنوعی تحلیل دادهها را فراهم میکند؛ یعنی حجم عظیمی از دادهها را که پیشتر نمیشد به راحتی تحلیل کرد، اکنون امکانپذیر شده و میتوان مسائل را به صورت پیشگیرانه درک نمود. این موضوع به ما کمک میکند تعیین کنیم چه زمان و با چه سرعتی به بحرانها یا خواستهها پاسخ دهیم. این تعریف همان حکمرانی خوب مبتنی بر هوش مصنوعی است. تمام کشورها و دولتهایی که از هوش مصنوعی بهره میبرند، هدفشان افزایش کیفیت زندگی مردم و بهرهوری است. به عنوان مثال، مسئله ناترازی انرژی را در نظر بگیرید که بخشی از آن مربوط به تولید و بخش مهمتر آن مربوط به مصرف است. اگر دادههای دقیق درباره الگوی مصرف مردم و صنایع داشته باشیم، میتوانیم با هزینه کمتر، بیشترین بهرهوری را ایجاد کنیم بدون اینکه بار مالی اضافی برای مردم یا کشور تحمیل شود.
اگر بحث هوش مصنوعی دو جنبه داشته باشد، یک بعد مربوط به فناوریهای آن و بعد دیگر مربوط به تربیت نیروی متخصص است؛ جنابعالی رئیس بنیاد ملی نخبگان نیز هستید. در این عرصه چه برنامهای دارید و چگونه میتوانیم از استعدادهای نخبگان بهتر استفاده کنیم؟
نیروی انسانی بسیار مهمترین سرمایه در هوش مصنوعی است؛ چراکه الگوریتمها باید توسط نیروهای انسانی نوشته و آموزش داده شوند. نحوه آموزش الگوریتمها، بر اساس دیدگاههای مختلف، متفاوت است؛ آموزش با ذهنیت غربی یا شرقی متمایز خواهد بود. هرچه نیروی متخصص بیشتری داشته باشیم، بهتر میتوانیم دادهها و الگوریتمهای بومی خود را توسعه دهیم و در نتیجه الگوریتمهای هوش مصنوعی بر پایه عقل و فرهنگ ایرانی شکل خواهد گرفت.
ما در هوش مصنوعی یک مزیت داریم: نیروی انسانی متخصص. در حالی که در برخی فناوریها مجبور به عاریه گرفتن هستیم، در هوش مصنوعی، ایران و هند برتری قابل توجهی دارند، زیرا نیروهای انسانی آنها از بهترینهای جهان هستند. اگر سرمایهگذاری مداوم روی این نیروی انسانی شود، بخش مهمی از تولید هوش مصنوعی به این طریق تقویت خواهد شد.
برای آغاز کار، باید آموزش را از مدارس شروع کنیم چرا که نسل جدید دانشآموزان دارای هوش و علاقه بسیار بالایی هستند. وضعیت امروز دانشآموزان متفاوت از دهههای قبل است؛ آنها ارتباطات بیشتر و دسترسی گسترده به اطلاعات دارند. آموزشها باید در دستهبندیهای مختلف ارائه شود؛ بخشی در مدارس و بخشی دیگر در دانشگاهها. در دانشگاهها دو واحد درسی هوش مصنوعی به صورت اجباری اضافه شده تا دانشجویان حداقل دانش پایهای در این حوزه داشته باشند. همچنین، از اساتید برای تدوین سرفصلها حمایت شده و از مهر امسال این دروس در دانشگاههای مختلف رشتههای مهندسی، پزشکی، علوم انسانی، هنر و علوم پایه ارائه میشود. فیلمها و متون درسی این دورهها نیز تهیه و در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
البته هوش مصنوعی حوزهای پویا است و ممکن است هر شش ماه مطالب جدیدی اضافه شود؛ اما فراهم کردن دسترسی به منابع به روز باعث کاهش ترس و افزایش علاقهمندی دانشجویان و اساتید میشود و آغاز فعالیت در این زمینه را آسان میکند. همچنین، ما حمایتهایی از پایاننامههای مرتبط با هوش مصنوعی انجام میدهیم تا پژوهشها توسعه یابند.
اما اگر زیرساختها و سکوی هوش مصنوعی نداشته باشیم، تمام این پژوهشها به نفع پلتفرمها و پلتفرمهای خارجی تمام خواهد شد. ما قطعا به یک زیرساخت نیاز داریم ــ در مصاحبههای بعدی درباره سکوی هوش مصنوعی و مزایای آن بیشتر صحبت خواهم کرد ــ اما نباید به خاطر نبود زیرساخت، حمایتها را متوقف کنیم و باید فعالیتها را شروع کنیم.
برنامههای ما دو محور اصلی دارد: نخست تحریک دانشگاهها برای پیشرفت علمی در فناوریهایی مثل تراشهها، میکروالکترونیک، کامپیوتر کوانتومی و هوش مصنوعی که به هم مرتبطند. دانشگاهها باید به عنوان چشمههای دانش باشند که نیروی انسانی تولید میکنند و این نیرو به شرکتهای دانشبنیان، صنعت و فناوری منتقل میشود و در نهایت به اقتدار ملی میانجامد. دوم، ورود به حوزه دانشآموزی است؛ برای مدارس معلم هوش مصنوعی بگذاریم و دورههای آموزشی برگزار کنیم. همچنین، باید درس هوش مصنوعی به درس «کار و فناوری» افزوده شود تا دانشآموزان حداقل با مبانی آن آشنا شوند.
بحث سکوی هوش مصنوعی موضوع بعدی من است که اشارهای داشتید. لطفاً مزیتهای ایران و هند در نیروی انسانی این حوزه را بیشتر توضیح دهید.
یکی از مهمترین مباحث در هوش مصنوعی، برنامهنویسی است. در دنیا بهترین برنامهنویسان عمدتاً از دو دسته هستند: ایرانیها و هندیها؛ بنابراین این یک مزیت بزرگ است. کشورهای پیشرفته دائم به دنبال جذب نیروی انسانی ممتاز هستند تا با افزودن برنامهنویسان توانمند، ارزش افزوده ایجاد کنند. در این زمینه، ایرانیها و هندیها مهارت ویژهای دارند که میتواند مزیت کشور ما باشد. البته این چالش نیز وجود دارد که اگر نتوانیم نیروی انسانی تربیت شده را حفظ کنیم، آنها به مهاجرت تمایل خواهند داشت. اما نباید از این نگرانی دچار ترس شویم؛ به دلیل منابع فراوان نیروی انسانی، باید به تربیت مداوم ادامه دهیم و راهکارهایی برای حفظ این نیروها پیدا کنیم تا بتوانیم از توان ایشان بهره ببریم.
لطفاً درباره ایجاد سکوی هوش مصنوعی که پیشتر در دیدار نخبگان با رهبر انقلاب مطرح شد، توضیح دهید و بفرمایید مزایای آن چیست؟ آیا پاسخهایی که از چتجیپیتی درباره تحولات منطقه یا موضوعات حساس مانند قضایای غزه دریافت میکنیم، ارتباطی با این سکوی هوش مصنوعی دارد؟
بله، این موضوع بسیار مهم است. وقتی وارد یک فناوری میشویم، اگر از ابتدا تا انتهای آن را به دقت ندانیم، فقط مصرفکننده خواهیم بود و از تولیدکنندگان و بهرهبرداران نقش اصلی را ایفا نمیکنیم. هوش مصنوعی ابعاد گستردهتری دارد؛ نه تنها تکنولوژی و برنامهنویسی بلکه فلسفه، کلام، حقوق و فقه نیز در آن نقش دارند. این ابعاد باید همافزا دیده شوند تا مسئله به خوبی مدیریت شود.
الگوریتمها و آموزشهای هوش مصنوعی بر پایه دادههایی است که ما به آن ارائه میدهیم. بنابراین، مهم است که در ساختار آموزشی خود نقشی فعال داشته باشیم و دادههای دقیق و بومی به الگوریتمها وارد کنیم تا آموزش دیده و پاسخهای دقیق ارائه دهند.
موضوع سکوی هوش مصنوعی متفاوت است. شرکتهای بزرگ دنیا اغلب نرمافزارهای خود را متنباز کردهاند؛ مثلاً شما میتوانید از منابع موسسه OpenAI استفاده نمایید. در این شرایط، دو نوع کاربر داریم: اول متخصصانی که برنامهنویسی و توسعه الگوریتم انجام میدهند؛ دوم کاربران عادی که فقط داده و خواسته دارند و به الگوریتم نیازمندند تا آن را تحلیل کند و نتیجه کاربردی ارائه دهد. برای این افراد، سکویی ایجاد شده است که مجموعه الگوریتمهای آماده دارد و به عنوان یک سیستم عامل هوش مصنوعی عمل میکند و کاربر میتواند بدون تخصص برنامهنویسی از آن بهره ببرد.
با این وجود، سود توسعه نرمافزار به صاحب توسعه آن پلتفرم میرسد. بنابراین ما نیازمند داشتن پلتفرم ملی و بومی هستیم که مدرن و بهروز باشد تا متخصصان بتوانند الگوریتمهای خود را توسعه دهند و استفاده کنند. این پلتفرم باید به گونهای باشد که مدام بهروزرسانی شود و امکان افزودن الگوریتم جدید وجود داشته باشد. ما برای ایجاد این سکوی ملی، قرارداد و تفاهمنامهای با یکی از دانشگاههای برتر کشور امضا کردیم تا ساخت این نرمافزار با حمایت معاونت علمی انجام شود و در حدود یک سال آینده، این پلتفرم آماده و کشور از وابستگی خارج شود.
اکنون پژوهشگران مجبورند از پلتفرمهای خارجی بهره ببرند، در حالی که نمیتوانند الگوریتمهای ویژه رشته خود را بنویسند، بنابراین توسعه آن را عملاً به کشورهای توسعهدهنده میسپارند. ممکن است یک روز این نرمافزارهای متنباز برای ما بسته شود و دسترسی به الگوریتمها محدود گردد. حتی اگر متنباز باقی بماند، ممکن است دادههای ما ذخیره و استفاده شود. از این رو باید هر چه سریعتر پلتفرم ملی را داشته باشیم و با حمایت مالی و فنی آن را توسعه دهیم.
البته نمیگوییم اکنون پژوهشهای ما نباید از پلتفرمهای خارجی استفاده کنند، بلکه در کنار آن باید سکوی بومی توسعه یابد تا وابستگی کاهش یابد و استقبال خوبی شده است. معاونت علمی در آینده فقط از پروژههایی حمایت میکند که روی این پلتفرم فعالیت کنند، البته پروژههای دیگر نیز آزادند کار کنند ولی حمایت تخصیص یافته بر اساس ایجاد ارزش افزوده در این پلتفرم خواهد بود. این مسیر سبب میشود که به استقلال و خودباوری برسیم.
برای نمونه، مفهوم «رایانش ابری» را در نظر بگیرید؛ فرض کنید اکنون قصد داریم ایمیل شخصی بسازیم. لازم نیست سرور اختصاصی بخریم، نرمافزارها را نصب کنیم و آنها را پشتیبانی کنیم، بلکه از فضای ابری و سرورهای مشترک استفاده میکنیم. در هوش مصنوعی نیز مشابه همین فرایند وجود دارد که نرمافزارهای آماده تحت پلتفرم ارائه میشود و کاربران بدون نیاز به داشتن سختافزار و تخصص عمیق میتوانند از نتایج آن بهرهببرند.
متقابلاً برای سختافزار نیز باید زیرساختی اتخاذ کنیم که با سرمایهگذاری پراکنده از سوی کشور، این زیرساخت احداث شود. پیشبینی ما این است که ظرف یک سال آینده این بستر بومی ایجاد گردد و در صورت همکاری سایر بخشها، هزینهها تقسیم شود. از پایاننامههای مرتبط نیز حمایت میکنیم تا زیرساخت تقویت شود. این امکان کشور را قادر میسازد به تدریج به توسعه لایههای عمیقتر هوش مصنوعی بپردازد.
در خصوص تأمین زیرساخت فعلی باید بگوییم که باید تهیه شود اما بحث ساخت تراشه و GPU موضوعی جدا است که در بحث سکوی هوش مصنوعی قابل تشریح نیست و در زمینهای دیگر به آن میپردازیم.
سؤال بعدی درباره موضوع جنگ تراشهها است. لطفاً توضیح دهید منظور از جنگ تراشهها چیست و چه تأثیری بر پیشبرد اهداف ما دارد.
در دنیا میدانیم که جنگ جهانی دوم با فولاد و آلومینیوم پایان یافت و در جنگ سرد انرژی هستهای نقش بنیادین داشت. اکنون در جنگ سرد فناوری، تسلط بر کلود کامپیوتینگ و تراشهها به عنوان «جنگ بعدی» مطرح است.
برای داشتن فضای رایانش ابری متکی به فناوری تراشهها هستیم. مهمترین تلاش حال حاضر، به دست آوردن فناوری تولید تراشهها است. کاهش اندازه و افزایش کارایی تراشهها موجب بهبود سیستمهای مخابرات، لوازم خانگی، خودرو، تجهیزات امنیتی، نظامی و فضایی شده است. این تراشهها به «فناوری جادویی» مشهورند.
کشورها در تکنولوژی تراشهها سه دسته دارند: اول کشورهای سازنده تجهیزات و زیرساخت تراشه که عمدتاً آمریکا، هلند و ژاپن هستند. دوم کشورهایی که این تجهیزات را گرفته و تراشه را طراحی و تولید میکنند که عمدتاً تایوان است. سوم کشورهایی که تجهیزات را مونتاژ و بستهبندی میکنند که ژاپن و کره هستند.
باید ببینیم در کدام بخش میتوانیم ورود کنیم. برای مثال آمریکا برای هلند محدودیت ایجاد کرده که تجهیزات و فناوری به چین داده نشود و برای تایوان نیز محدودیتهایی اعمال کرده است. چین هم تراشههایی در حد هفت نانومتر و بالاتر تولید میکند اما از فناوریهای پایینتر برخوردار نیست. چین ۱۶ درصد مصرف داخلی تراشه خود را تولید میکند و بیشتر را وارد مینماید. جالب است که هزینه چین برای خرید تراشهها از هزینه نفت بیشتر بوده است، که اهمیت موضوع را نشان میدهد. هر کشوری که به این فناوری دست یابد، اقتدار اقتصادی و نظامی کسب میکند. محدودیتهای ایجاد شده به دلیل مسائل اقتصادی آینده است نه صرفاً نظامی.
پس در آینده نزدیک با جنگ تراشهها روبرو خواهیم بود. در سال ۲۰۲۲ قانون تراشهها در آمریکا تصویب شد که از شرکتهایی حمایت ویژه میکند که کارخانههای تولید تراشه را در آمریکا ایجاد کنند حتی اگر هزینه نیروی انسانی و زمین بیشتر باشد. این قانون برای حفظ کنترل و اقتدار فناوری است. تایوان از این طریق در مقابل چین بازدارندگی دارد زیرا تولید کننده اصلی تراشه دنیاست. بنابراین، آینده به تراشهها وابسته است؛ در زندگی روزمره، اقتصاد، امنیت و نظامی.
لطفاً درباره تفاوت فناوری و تأکید بر جبران «گپ تکنولوژی» از طریق تجاریسازی توضیح دهید.
ما اکنون با دو نوع گپ مواجه هستیم: گپ داخلی میان محققان، دانشگاهیان و صنعت و گپ خارجی. این گپ داخلی پس از سال ۱۴۰۰ افزایش یافته و هنوز نتوانستهایم آن را ترمیم کنیم. قبلتر در پیشرفتهای فضایی و موشکی این فاصله کمتر بود اما اکنون دانشگاهها ارتباط کمتری با صنعت و حکومت دارند. علت هم خود ما هستیم که این فاصله را افزایش دادهایم. دانشگاهها نسبت به خودشان فاصله گرفتهاند. راه حل در دست معاونت علمی است که بتواند این گپ را کم کند.
از سال ۱۳۹۹ شاهد افت کمی و کیفی شرکتهای دانشبنیان هستیم زیرا چشمه اصلی این شرکتها یعنی دانشگاهها خشکیده است. باید توجه کنیم که با دادن دلگرمی و توجه به اساتید و نخبگان دانشگاهی، این گپ داخلی کاسته شود. مدیریت این چالش فقط پولی نیست بلکه گفتوگو و شنیدن مشکلات نیز اهمیت دارد. نخبه باید احساس اثرگذاری داشته باشد؛ باید کسی حرفش را بشنود و حمایتش کند. یک چرخه نخبگی شکل میگیرد که از کودکی تا پایان عمر ادامه دارد.
نباید فکر کنیم وقتی نخبگان وارد دانشگاه میشوند، نخبه نیستند؛ آنها از همان ابتدا استعداد ویژه دارند و باید به جامعه اثرگذار شوند. برخی نخبگان نیاز به حمایت مادی دارند و برخی لذت از نتایج کار خود را انگیزه اصلی میبینند. حمایت باید به گونهای باشد که نخبه تأثیرگذاری خود را در جامعه ببیند.
در یک جلسه گفتند نخبگان باید اثرگذار باشند و پاسخ من این است که تمام حمایتهای ما باید بر اساس ایجاد امکان اثرگذاری باشد. برخی اوقات افراد نمیتوانند اثرگذار باشند چون مشکلاتی وجود دارد؛ برای شروع باید این مشکلات را با کمکها و سیاستگذاری کاهش دهیم. باید فرصتهای کاری و یادگیری در لایه بیرونی و لایه کاربردی هوش مصنوعی فراهم شود تا سرریز آن به داخل کشور بیاید.
برای نمونه، در حوزه ورزش، هوش مصنوعی در المپیک بعدی نقش پر رنگی خواهد داشت؛ محققان و صنعتگران باید از امروز وارد کار شوند. در این حوزه نیازی به ساخت تراشههای پیشرفته نیست زیرا زیرساختهای خارجی کار خود را انجام میدهند و ما تسهیلگر هستیم. بخش خصوصی نیز میتواند فعال باشد.
یک گپ دیگر، میانمدت است که باید خط تولید تراشهها و میکروفابها راهاندازی شود. همه دانشگاهها میخواهند فب میکرو راهاندازی کنند، اما محدودیت منابع اجازه چند پروژه نیمهکاره را نمیدهد. باید تمرکز کنیم؛ برای مثال برخی میتوانند طراحی کنند و ما برای ساخت نمونهها به فبهای خارجی متکی باشیم. این به این معنا نیست که نباید طراحی کنیم بلکه باید مدیریت منابع انجام شود. طراحی نقطه قوت ماست و نباید به این خاطر متوقف شود. با وجود مشکلات مالی، قراردادهایی نیز بستهایم.
بخش دیگری از گپ خارجی مربوط به ساخت زیرساخت است که کشورهای ژاپن و هلند در آن پیشرو هستند. ما باید طراحی این زیرساختها را شروع کنیم و تیمی از اساتید برای این کار تعیین کنیم. باید اقتصاد متناسب با آن شکل گیرد تا طرحها اجرایی شود. این گپ خارجی باید اینگونه کاهش یابد.
اما اگر بین گپ داخلی و خارجی اولویت بخواهم بدهم، اولویت با رفع گپ داخلی است. باید با ترغیب و حمایت از دانشگاهها و نخبگان این فضا را فراهم کنیم تا شرکتهای دانشبنیان مستحکمتر شوند. توجه به ظرفیتهای علمی هر دانشگاه و تقویت آنها ضروری است. نباید همه دانشگاهها را به طور یکسان حمایت کنیم بلکه باید روی ظرفیتها متمرکز شویم. دانشجو میتواند از یک دانشگاه برای مقطع دکتری به دانشگاه دیگر برود که این روند چرخه نخبگانی را شکل میدهد. بنابراین باید محیطی فراهم شود که در آن نخبگان تشنه دانش و توانمندسازی باشند.
ما باید گپ داخلی را نزدیک کنیم تا خیزش علمی در فناوریهای نو و برتر شکل گیرد. حمایت از اساتید، دانشجویان و نخبگان باید با توجه ویژه و دلگرمی صورت گیرد. گاهی فقط شنیدن حرف و مشکلاتشان کمک بزرگی است. کمک به نخبگان فقط مالی نیست بلکه باید آرامش روحی و فرصت اثرگذاری نیز فراهم شود.
در نهایت، بنیاد نخبگان باید سیاستهای اجرایی برای حفظ نخبگان تدوین کند و آنها را به دلیل برخی تصویب سیاستهای کلی نباید با وظایف خود اشتباه گرفت. حمایتها باید به گونهای باشد که نخبگان بتوانند در کشور باقی بمانند و از تواناییهایشان بهره ببریم.
دیروز در بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه توانمندی بخش خصوصی، نسخه دموی سکوی ملی هوش مصنوعی ایران رونمایی شد. لطفاً درباره اهمیت این پروژه در حوزه حکمرانی و مراحل تکمیل آن توضیح دهید.
این دستاورد نتیجه پنج ماه تلاش شبانهروزی تیم متخصص داخلی است که با بهرهگیری از توان و ظرفیت داخلی، گام نخست جدی برای استقلال فناوری هوش مصنوعی کشور برداشته شده است.
سکوی ملی هوش مصنوعی فراتر از یک نرمافزار است؛ این زیرساخت حیاتی میتواند مبنای تصمیمگیریهای کلان کشور باشد. به دلیل معماری عاملمحور (Agent-Based) این امکان فراهم شده که هر سازمان و دستگاه عامل هوش مصنوعی مخصوص به خود را داشته باشد بدون آنکه نیاز به وابستگی به سرویسهای خارجی باشد. به زبان ساده، ما امروز صاحب سکویی هستیم که میتواند متن بومی و متناسب با نیازهای کشور را توسعه دهد.
سکوی ملی هوش مصنوعی از چهار مؤلفه اصلی تشکیل شده است که هر یک اهمیت خاص خود را دارند.
اولین مؤلفه، زیرساخت پردازشی مبتنی بر مرکز تولید GPU Farm است. هوش مصنوعی نیازمند قدرت پردازش بالا است و این مرکز قرار است تا اردیبهشت ماه بهرهبرداری شده و نخستین مزرعه پردازشی کشور باشد و نیازهای پژوهشگران، صنعت و استارتاپها را تأمین کند. پیشتر با محدودیتهای سختافزاری مواجه بودیم ولی با این اقدام گام جدی به سمت خودکفایی برداشته شده است.
دومین مؤلفه شامل مدلهای زبان بزرگ (LLMs) و مدلهای چندوجهی (Multi-Modal) است. این امکان را میدهد که دادههای متنی، صوتی و تصویری به صورت همزمان پردازش شود. مثلاً در حوزه سلامت، پزشک میتواند دادههای مختلفی به سیستم ارائه دهد و مدل تحلیل عمیقی ارایه کند. این مدلها به تصمیمسازی دقیقتر و بهینهسازی فرآیندها کمک میکنند.
سومین مؤلفه، عاملهای هوشمند (Agents) هستند که به سازمانها امکان میدهند فرآیندهای خود را به شکل خودکار مدیریت کنند. به زبان ساده، اگر بخواهید هوش مصنوعی را در صنعت یا ادارهای به کار گیرید، به عامل هوشمندی احتیاج دارید که بر اساس دادههای شما آموزش دیده و بهترین تصمیمها را اتخاذ کند.
چهارمین بخش، لایههای کاربردی است که هوش مصنوعی به زندگی مردم وارد میشود؛ از صنعت و خدمات تا سلامت و کشاورزی. هدف این است که هر کسبوکاری راهکار مبتنی بر این پلتفرم داشته باشد.
نسخه بعدی این سکو کی عرضه میشود؟
نسخه بتای سکو در اسفندماه عرضه خواهد شد. این یعنی از این تاریخ به بعد، دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و مراکز تحقیقاتی میتوانند راهکارهای خود را روی این سکو توسعه دهند. این باعث میشود هوش مصنوعی از سطح علمی فراتر رفته و در عمل نیز موثر باشد.
ما در معاونت علمی از ابتدا با دید آیندهنگرانه وارد این حوزه شدهایم. نسخه بتا تازه شروع راه است. در مراحل بعدی، برنامه داریم سکو را با روشهای یادگیری پیوسته بهروزرسانی کنیم، زیرساختهای پردازشی را توسعه دهیم و شرایطی فراهم کنیم که کشور در مسیر هوش مصنوعی عقب نماند.
امروز ما سکویی داریم که ایرانی و بر اساس نیازهای داخلی طراحی شده و با حمایت نهادهای بالادستی به تدریج توسعه مییابد. اکنون زمان آن است که همه بازیگران این عرصه، از دانشگاه تا صنعت، به این روند بپیوندند و ایران را به یکی از قطبهای هوش مصنوعی منطقه تبدیل کنند.
